دانی که رود با تو چه گوید محصلم گوید که سبزه زار بود نوش حاصلمآن کوه سربلند بگوید به گوش تو با این همه غرور به پستی است منزلمصحرا و دشت با همه سبز و خرمی از شوق می نگرد به تو با چشم پُر نَمیکای خوب من -طبیعت زیبا- هَمی نگر از کشت زار - تو هم - بهره ای ببرجغرافیا به تو می آموزد این سخن گشتی بزن به سراپرده ی وطندل پاک کن به خدا از غبار غ,جغرافیای,یازدهمانسان ...ادامه مطلب