چای سیاه منحصراً برای مصرف محلی ـ که آن هم در حال افزایش بود ـ وارد میگردید. دلیل اینکه جمع واردات چای کاهش یافت، تغییر مسیر تجاری به باطوم بود. در سال 1900، واردات چای سبز و سیاه هر دو، افزایش یافت. زیرا نوشیدن چای هم فزونی میگرف. اما اکنون چای موردنیاز ماوراءخزر از باطوم و با قطار به آنجا ارسال میگردید، نه از طریق مشهد.
با همه اینها، در سال 02ـ1901، چای یکی از اقلام صادراتی عمدۀ انگلستان و هند به خراسان و سیستان بود. درست مثل شکر که در انحصار روسها بود، چای هم هنوز در انحصار انگلیسیها بود. عادت به نوشیدن چای، حتی در میان تهیدستان، قوی و محکم بود و ارزش کل چای وارداتی از طریق بندرعباس، بالغ بر 50267 پوند بود. در سال 3ـ1902، ارزش چای وارداتی به مبلغ 58921 پوند افزایش یافت که حتی در بین آن مقداری چای محصول چین هم برای ماوراءخزر وجود داشت.
به رغم تعرفه گمرک جدید که در سال 1903 به مرحله اجراء درآمد، هنوز تجارت چای (چای سیاه و چای محصول جاوه برای ایران و چای سبز برای افغانستان) سودآور بود. با وجود این، افزایش قابل توجهی در واردات چای از طریق مسیر باطوم (062/20 پوند) وجود داشت، اما افزایش فروش چای محصول هند هم رضایتبخش بود زیرا تقاضای محلی برای چای تا حدودی خسارت تجارت ترانزیت را جبران میکرد. در سال 1905 واردات چای سیاه محصول هند به علت بیش از حد ذخیرهکردن کاهش گردید، اما دلیل آن عمدتاً افزایش واردات چای در مسیر باطوم بود، که در آن زمان 80 درصد از کل واردات چای به روس را تشکیل میداد. کاهش تجارت ترانزیت البته در چای سبز بود. به رغم اینکه تجارت ترانزیت چای مشهد به ماوراءخزر رو به نقصان گذاشته بود معالوصف در سال 1906 تجار مشهد هنوز سرگرم تجارت چای در آسیای مرکزی، همچون سمرقند، بودند.
تعرفه گمرکی جدید سال 1903
به رغم اینکه دولت ایران به دلیل نیاز به کسب عایدات مجبور شده بود تا برای تغییر توافق تعرفههای گمرکی وارد گفتگو شود، در عین حال، این روسها بودند که توانستند از این وضعیت به نفع خود بهرهبرداری کنند.
روسها خواستار این بودند که به نسبت کالاهای روسی عوارض سنگینتری از کالاهای اروپایی مطالبه شود و کار تجارت برای کسبه خردهپای روسی تسهیل گردد و به هر حال آنها قادر بودند که به میل خود رفتار کنند. این تعرفههای گمرکی بخصوص به زیان کالاهای اروپایی تبعیض قائل میگردید زیرا این سیستم بجای اینکه بر مبنای ارزش کالا استوار باشد براساس وزن کالا بنا نهاد شده بود. بر کالاهای روسی مانند پنبه، شکر، نفت و فلزات مالیات اندکی بسته میشد و به ندرت از 5 درصد تجاوز میکرد. برعکس بر کالاهای انگلیسی و هندی مالیات سنگینی بسته میشد و به نسبت ارزش AD VALOREM، به قدر 8 درصد مالیات مطالبه میگردید. بر طبق تعرفه 1903 عوارض گمرکی جدید برای چای با تاویا بر مبنای قاطی کردن و در هم آمیختن این چای متفاوت بود زیرا عوارض گمرکی براساس مقدار جوانههای «TIPS» چای سیاه و سفید برآورد میگردید تاثیر این عوارض عمدتاً بر روی چای سیاه و کمتر بر روی چای درجهیک لمسه «LAMSEH» و چای سفید بود، زیرا برای دو محصول اخیر بر طبق ارزش مالیات بسته میشد.
بنابراین ارزش آنها بسیار زیاد بود و فقط ثروتمندان میتوانستند آن را بنوشند. تعرفه گمرکی برای هر 5/6 پوند چای سیاه یا سایر محصولات چای (برای نمونه برای بیشتر چای محصولات هند) 6 قران بود.
سنگینی و فشاری که توسط تعرفه جدید بر چای محصول هند تحمیل میکرد موجب شده بود که تا حدودی سردرگمی و آشفتگی به وجود آید. کنسول انگلستان در بوشهر در سال 1914 اظهار داشت که «33 درصد براساس ارزش برآوردی بسیار مناسب و معقول بوده است». بنا به گفته کنسول انگلستان در تبریز (1904) عوارض گمرکی 50 درصد بوده اما گلید و نیوکومن «GLEADOWE- NEWCOMEN» گزارش کرده که این عوارض برای چای نامرغوب محصول هند 75 درصد بوده در حالی که کنسول انگلستان در بوشهر در سال 1905 آن را 5/92 درصد تخمین زده بود. علیرغم این تعرفه بالا چای محصول هند چنان ارزان بود که توانست سهم خود را در بازار حفظ کند زیرا اکثریت ایرانیان به نوشیدن چای ارزان پکوز و پکوسو چونگز با ارزش متوسط ادامه دهند.
با وجود اینکه چای به مقدار زیاد از هند و با تاویا وارد میگردید و واردات به صورت رسمی از روسیه به مبلغ حدود 5000 پوند بود معالوصف هنوز هم چای به صورت قاچاق معامله میگردید. فرق نمیکند که سطح تعرفه جدید چند درصد بود که تا حدودی 50 درصد از حد نصاب ارقام بیشتر بود با وجود این بابت چای محصول جاوه و چین عوارض گمرکی کمتری پرداخت میگردید. نرخ جدید بابت هر BATMAN 10 قران بود که به مفهوم فشار تعرفهای 50 درصد بود.
به هر حال «به منظور محاسبه و مطالبه عوارض گمرکی یک صندوق چای محصول با تاویا که شامل 20 درصد برگ سفید چای و 80 درصد برگ سیاه چای است بابت عوارض گمرکی آن دو نرخ وجود دارد به عبارتی هر BATMAN ده قران به نسبت برگ سفید و 6 قران BATMAN به نسبت برگ سیاه، به عبارت دیگر صندوق چای محتوی 10 BATMAN مبلغ 68 قران عوارض گمرکی بابت آن پرداخت میشود. به طور کلی ارزش چای با تاویا 18 قران BATMAN و چای محصول هند 12 قران هر BATMAN است. گذشته از این تعرفه جدیدی گمرکی بر کسانی که به داد و ستد چای پرداخته و نیز برای مسیرهایی که این محصول در آن حمل و نقل میگردید نیز تاثیر میگذاشت. نقش آشکار و بارز چای محصول هند درواقع به چالش گرفته نمیشد. بیتردید این تعرفه جدید بر قیمت خردهفروسی هم تاثیر میگذاشت. تجارت چای در ایران تا حدودی کلاً در دست بازرگانان ایرانی بود که تا پیش از اجرای تعرفههای جدید گمرکی آنها فقط 5 درصد بابت عوارض گمرکی و 5 درصد هم به صورت پیشکش و کارمزد میپرداختند.
اکثر این بازرگانان تجار خردهپا بودند و بنا به گفتهی ژنرال کنسول هلند گردش کار سالانه «ANNLIAL TURN- OVER میانگین تجاری چای حدوداً مبلغ 30000 قران بود.
«او معمولاً 25 الی 27 صندوق چای در هر معامله خریداری میکند.»
بنابراین یکی از پیامدهای این تعرفه گمرکی سنگین نابودی واردکنندگان خردهپا بود، چه آنها فاقد سرمایه کافی بوده که بتوانند از عهدۀ افزایش عوارض گمرکی برآیند، و «اکنون واردات (در تبریز) فقط در دست چهار تجارتخانه است.»
گفتنی است واردکنندگان ایرانی مقیم بوشهر که هنوز به این کسب ادامه میدادند چای موردنیاز خود را از طریق نمایندگان طرح چای در کلکته خریداری میکردند.
با همه اینها، این تعرفه جدید بر رشد واردات و مصرف چای ـ که رشد هر دو تداوم مییافت ـ تاثیر نمیگذاشت. در تراز بودن، برای نمونه، که در آنجا پیامد مذاکرات راجع به تعرفههای جدید نامعلوم بود، واردکنندگان حدس میزنند که این تعرفهها پایین خواهد آمد. اما چون این اتفاق روی نداد واردات چای محصول هند از تراز بودن رو به فزونی نهاد. لذا درنتیجه اعمال این تعرفه های سنگین، قیمت خردهفروشی چای در تبریز 30 درصد افزایش یافت. با وجود این انتظار میرفت که ایرانیان نوشیدن همان تعداد لیوان چای را ادامه داده یا بابت لیوان مبلغ بیشتری را خواهند پرداخت. «بنابراین قهوهچیهای ایرانی با استفاده از لیوانهای کوچکتر نیازها را در این مورد برآورده میکنند و این در حالی است که خردهفروشها هم برگهای استفاده شدهی چای (تفاله) را جمع کرده و به آن مواد رنگی تقلبی قاطی میکنند و زمانی که خشک شد آنها را در صندوقهایی ـ که در ابتدا در آنها چای وارد میشود ـ به معرض فروش میگذارند. مصرفکنندگان ایرانی چای را با رنگ آن در لیوان و نه با مزهی آن ـ که تحت تاثیر مقدار زیادی شکر قرار گرفته است ـ مورد داوری قرار میدهند.» درواقع به رغم تعرقه جدید و قیمت بالای خردهفروشی رشد مصرف چای تداوم یافت. درنتیجه رشد واردات چای هم ادامه یافت که 90 درصد آن چای محصول هند بود. با وجود این، رشد واردات پایینتر از گذشته بود زیرا قاچاق بر سود و منفعت چای به روسیه به دلیل کنترل فزاینده و کارساز مأموران مرزی دشوار شده بود و این در حالی بود که صادرات قانونی چای هم به روسیه بسیار ناچیز بود. علیرغم عوارض گمرکی سنگینی که بر چای بسته شده بود مصرف چای در اصفهان ـ به دلیل عوارض فزاینده گمرکی ـ تقلیل نیافت و واردات چای هم رو به فزونی نهاد. تعرفههای جدید گمرکی تا آنجا که به روسیه مربوط میشد، بر مسیر تجارت چای تاثیر مطلوب داشت و واردات روسیه به ایران (از طریق تبریز و رشت)، به زیان واردات از طریق بنادر ایرانی خلیجفارس، به طرز چشمگیری افزایش یافت. به رغم اینکه واردات چای از روسیه تا حدودی به حریم مناطق داخلی ایران، مانند تهران، تجاوز کرد با وجود این تاثیر آن بر اصفهان، کرمانشاه، کرمان و یزد، ناچیز بود.
درنتیجه ـ همانطور که در ذیل به آن خواهیم پرداخت ـ واردات چای از طریق بوشهر رو به نقصان نهاد که دلیل آن واردات چای از روسیه از طریق تهران، ایالت خزر و مناطق شمال غرب ایران بود.
1: واردات از طریق رشت
بیتردید، از آغاز دورهی قاجار، واردات چای تا حدودی از طریق ایالات خزر انجام میگرفته است. اما حتی در دهه 1840 هم فقط مقدار اندکی چای، برای نمونه، از طریق استرآباد وارد میشده است. واردات چای از هند به رشت به مقدار زیاد از طریق ترابوزان و زنجان انجام میگرفت و این در حالی بود که چای محصول چین، به دلیل اینکه گرانتر بود، موقعیت خود را از دست داده بود. افتتاح مسیر باطوم و کمک مالی به مبلغ 80 کوپک بابت هر فونت (%9 پوند) صادرات چای از روسیه به ایران موجب نشد که این الگو دستخوش دگرگونی شود. این مطلب مشابه اوضاع در آذربایجان بود که در آنجا استفاده از این کمک مالی رو به کاهش نهاده بود.
با وجود این، بعد از اینکه تعرفههای جدید گمرکی 1903 به مرحله اجرا درآمد و روسیه «اجازه داد که چای هند و سیلان از طریق باطوم و باکو به ایران ترانزیت شود»، این اوضاع نیز دگرگون گشت.
تجارتخانهای در ROSTOFF- On- DON قسمت عمدهی این تجارت را به دست آورده بود. این تجارتخانه بابت تمام سفارشات پیشپرداختی 20 درصدی وصول میکرد و مانده یا در موقع تحویل کالا پرداخت میگردید یا به طور تقسیطی (کذا) به روبل (برای مثال طلا) وصول میشد، تا از کلیه ضرر و زیانهای ناشی از تبدیل ارز، جلوگیری به عمل آید. با وجودی که در آنجا واردات از روسیه دارای وجه غالب بود معالوصف چای محصول هند هم ـ که از بمبئی از طریق بغداد و همدان وارد میگردید ـ به فروش میرسید.
از دیگر نتایج واردات فزاینده چای از روسیه این بود که رشت ـ از بنادر عمدهی واردات چای در ایالت خزر تا سال 1906 ـ مغلوب استرآباد در این سال گردید و این شهر 40 درصد از چای وارداتی ایالت خزر (رشت، آستارا، مشهد سر) را در سالها بعد به خود اختصاص داد.
2: واردات چای به اصفهان
تا سال 1910 چای از جنوب وارد میگردید اما مقداری چای هم درآن زمان از روسیه وارد میگردید و به رغم اینکه این چای محصول هند و چین بود به عنوان چای روسیه به فروش میرفت. چای نامرغوب هند حد وسط تجارت چای در اصفهان تشکیل میداد و مابقی محصول چین و جاوه بود (65 درصد و 35 درصد). تجارت چای اغلب کلاً در دست تجار ایرانی بود. میانگین واردات چای در دههی نخست قرن 20 تعداد 6300 صندوق بود، هر چند به دلیل قاچاق این کالا کنسول انگلیس هشدار داد که اعداد مصرفیاش براساس حدس و گمان استوار است.
به رغم اینکه فقط یک تجارتخانه ایرانی چای روسیه (از طریق باطوم و اهواز) وارد میکرد که از نظر مقدار و کمیت 10 درصد از کل نیاز بازار بود معالوصف کنسول انگلیس احساس میکرد که به روز سیاه نشسته است با همه اینها «تهدید» روسیه تا حدودی فروکش کرده بود. نظر به اینکه این موضوع راجع به سایر کالاهای روسی مصداق پیدا میکرد لذا هزینه حمل و نقل به بازارهای داخلی ایران موجب میشد که کالاهای روسی بسیار گران به بازار عرضه شود.
چای روس کلاً وارد یزد نمیگردید زیرا یزدیهای چای لمسه، چای مطبوع چین، مینوشیدند و این در حالی بود که چای کلکته چندان مورد استفاده نبود، با وجود این، به دلیل دشواریهایی که در سال 1911 در مسیر بندرعباس وجود داشت چای از طریق شاهرود، خزر، باکو و باطوم وارد میگردید. در سال 1912 چای روس به مقدار اندک وارد یزد گردید اما به دلیل مقایسه منفی کیفیت و قیمت، در فروش آن تاخیر افتاد.
3: واردات از طریق کرمانشاه
راجع به واردات چای از طریق کرمانشاه ـ بغداد اطلاعات چندان زیادی وجود نداشت. در سال 1885 واردات چای کرمانشاه 150 بار یکصد تومانی یا کلاً به ارزش 15000 تومان (4285 پوند) بود که 11 درصد صادرات چای را در آن سال تشکیل میداد.
راقم به این سطور نتواسته است به دادههایی در آن فاصله دست یابد و دادههای بعد اشاره به سالهای آغازین قرن بیستم دارد ـ واردات چای ـ مانند سایر جاها در ایران ـ افزایش یافته بود اما سهم بازار کرمانشاه حدود 10 درصد از کل واردات بود. واردات چای زرد «YELLOW TEA» هم (احتمالاً نوعی چای سبز فله) به مقدار بسیار ناچیز، به مدت سه سال (1908ـ1906)، صورت میگرفت. چای وارداتی شامل چای سیاه محصول هند و مقداری هم چای محصول جاوه بود. دلیل کاهش واردات در سال 09ـ1908، بیش از حد انبار کردن در سال قبل؛ بوده است.
حدود 5 درصد از کل واردات از روسیه بود که توسط دکانداران وارد میگردید با چای محصول هند رقابتی وجود نداشت.
4: بنادر جنوب
تعرفههای گمرکی جدید مراکز عمدۀ توزیع کالا در جنوب، یزد، بندرعباس و بوشهر، را بسیار تأثیر قرار داد. دو مرکز نخست بیشترین خسارات را متحمل گردیدند که با گسترش معنایی مشهد نیز شامل میگردید. یزد و بندرعباس از طریق تجارت ترانزیت گذران میگردند. سفارش چای از طریق بمبئی انجام میگرفت و به بندرعباس حمل میگردید و آنگاه از طریق یزد و کرمان عمدتاً به مشهد فرستاده میشد. از مشهد، چای سبز به آسیای مرکزی ارسال میگردید اما بعد از اینکه مسیر واردات چای به دلیل نرخ پائین حمل و نقل به مسیر باطوم ـ عشق آباد تغییر جهت داد، این تجارت کاملاً از بین رفت. اندک تجارت ترانزیستی که بعد از سال 1895 باقی مانده بود به دلیل اجرای تعرفه گمرکی 1903 و نظارت مؤثر مرزبانان از بین رفت و تجارت قاچاق را سودآور ساخت. ضمناً بانک استقراضی روسیه به مشتریان خود در شمال ایران، جهت خرید چای از بمبئی، جاوه یا باطوم، با شرایطی مطلوب (به عبارتی یک درصد کمیسیون) پیشنهاد کرد. با وجودی که تجار هم در مشهد و هم در یزد ـ کوشیدند به تجارت خود رونق دهند اما در این مورد موفق نشدند. تمامی چای وارداتی به یزد، که در محل به مصرف نمیرسید، بطور سنتی به مناطق مختلف ایران و عمدتاً خراسان، فرستاده میشد. با وجود این، بعد از اینکه تعرفههای جدید گمرکی در ماورا خزر به اجرا درآمد این تجارت، به دلیل اینکه از طریق مسیر ارزان باطوم به خراسان وارد میگردید، رو به نقصان نهاد. بنابراین تجار یزدی این چای، تقریباً کلیه معاملاتشان را در خلال 6ـ1905، از دست دادند. در سال 1913 کنسول انگلستان گزارش کرد که در یزد تجارت چای محصول هند مطلقاً وجود ندارد، زیرا صادرات به شمال ایران از بین رفته است.
از این گذشته، نقش یزد به عنوان مرکز توزیع کالا به دلیل رقابتی که به تازگی در پی افتتاح مسیر نوشکی ـ سیستان متحمل شده بود، کاهش بیشتری یافت. ضمناً واردات چای به بندرعباس حتی بیش از واردات این محصول به یزد، متحمل خسارت گردید. زیرا بندرعباس نه تنها ترانزیتی چای سبز به آسیای مرکزی از دست داد بلکه سهم بازار آن در واردات چای هند و جاوه هم با وقوع دو رویداد تازه، تضعیف گردید. نخست افتتاح مسیر نوشکی ـ سیستان و دوم قاچاق روزافزون چای بود که نقش بندرعباس را به عنوان بندر ورود کشتیها «Port of entry»، کم رنگ کرد. با وجود این، یزد هنوز از قاچاق سود میبرد، زیرا خدمات سنتیاش را به عنوان توزیعکننده «Distributor» ارائه میداد.
5: واردات از طریق مسیر نوشکی سیستان
مسیر نوشکی ـ سیستان در سال 1896 افتتاح گردید. نوشکی نقطه پایان خط آهنی بود و از آنجا مسافتی به اندازه 1000 مایل تا مشهد، وجود داشت.
نخستین بار در سال 1896 چای از طریق سیستان به مشهد وارد گردید. با توجه به اینکه مسیر سیستان گرانتر از مسیر بندرعباس بود لذا این نخستین محموله عجالتاً بصورتی آزمایشی ارسال گردید. با همه اینها، با کاهش تجارت ترازیتی از طریق بندرعباس، به دنبال تعرفههای گمرکی 1903، واردات چای به شرق ایران از طریق مسیر نوشکی، رو به فزونی نهاد. بیشتر چای وارداتی، چای سیاه محصول هند و مقداری هم چای محصول جاوه بود.
افزایش واردات از طریق مسیر نوشکی به مفهوم کاهش بیشتر واردات از طریق بندرعباس بود که قاچاق هم حتی بیشتر آن را از رونق انداخت.
6: واردات از طریق بوشهر
تغییر مسیر واردات چای از طریق باطوم بر بوشهر هم تاثیر بسزایی گذاشت اما نه به اندازۀ بندرعباس. گفتنی است عوامل متعددی وجود داشت که بر حجم واردات چای محصول هند به خلیجفارس، تأثیر میگذاشت.
برای نمونه در سال 1906 به دلیل وجود تقاضا در جاهای دیگر قیمتها بسیار بالا بود که در نتیجه چای هند کمتری وارد میگردید. بعلاوه در سال 6_1905 چای محصول هند به مبلغ تقریباً 70000 لیره بصورت ترانزیتی از طریق روسیه وارد شده بود. مسأله دیگری که واردات چای محصول هند را محدود میساخت، مخلوط کردن چای هند، بمنظور تأمین چای کمرنگ برای بازار ایران، بود. چای 2/41 آنه معمولی بسیار سیاه است و حاوی متعدد زیادی خاکه و برگ شکسته میباشد. لذا واردات فزاینده به اصطلاح چای کمرنگ PALE TEA در سیاهههای گمرکی، مؤید این موضوع بود. ضمناً برای چای «آقپر» تقاضایی وجود نداشت. هر ماه چای محصول جاوه به مقدار 150 صندوق توسط یکی از تجار در سال 7ـ1906 وارد میگردید اما این چای را اغلب به قیمت درون مرزی خود دست نمییافت.
به هرحال این عوامل به عنوان خطرهای عادی تجاری قلمداد میگردید و عامل تازه مسأله قاچاق بود. با وجودی که مصرف چای افزایش یافت معالوصف واردات رسمی چای از طریق بوشهر|، رو به فزونی ننهاد که دلیل آن افزایش چشمگیر قاچاق بود. در حالیکه در سال 1903 مقدار قاچاق فقط 45 تن برآورد میشد در سال 1907 این مقدار به 120 تن افزایش یافت که دلیل آن تعرفه گمرکی بالا بود. همانطور که فوقاً اشاره رفت بابت چای سیاه هند بین 35 الی 100 درصد بر مبنای ارزش بستگی به این داشت که چه کسی محاسبه میکند عوارض پرداخت میشد و این در حالی بود که در سایر بنادر خلیجفارس 5 درصد هزینه در بر داشت و دوبی هم عملاً بندری آزاد بود ـ درنتیجه مقادیر بسیار زیادی چای سیاه محصول هند به کرانه های غربی خلیجفارس وارد میشد و آنگاه با جهازات بادبانی به صورت قاچاق انتقال مییافت. قیمت چای هند در بوشهر هر پو.ند 21 قران بود اما کدخدایان بنادر کوچک مجاور فقط بابت یک صندوق چای قاچاق مبلغ 20 قران دریافت میکرند. در سال 1906 حدود 175000 پوند چای نامرغوب هند (به ارزش 4500 لیره) از طریق دو بندر تنگستان به صورت قاچاق وارد گردید. لذا در سالهای بعد، واردات رسمی کاهش یافت و قاچاق رو به فزونی نهاد از این روی فقدان چای وجود نداشت. درواقع مصرف چای بیش از گذشته بود. ارزش جملهفروشی چای قاچاق در سال 1908 مبلغ 17 قران بود و این در حالی بود که در آن هنگام ارزش چای که به طور رسمی وارد می گردید 22 قران بود. بنابراین تجار قادر بودند که از هر صندوق چای 10 تومان اضافه، سود برند. بنا به گفته کنسول انگلیس، از بین رفتن عایدات دولت درنتیجه قاچاق بمراتب بیشتر از درآمد اضافی ناشی از عوارض سنگین گمرکی بود.
اوضاع سیاسی و قاچاق کالا بر قیمتها و میزان فروش در بین سالهای 10ـ1907 تاثیری نزولی داشت و این اوضاع مایوس کننده را تکمیل میکرد.
بعد از سال 1910، واردات قانونی و مجاز، کاهش بیشتری یافت و در حالی که میانگین واردات 561 تن بود در سال 11ـ1910 این رقم فقط به 242 تن کاهش یافت. گفتنی است در سال 1914، به دلیل شروع جنگ جهانی اول، کاهش بیشتر واردات مجاز قانونی چای متوقف گردید.
چای قاچاق کلاً محصول هند بود زیرا «این چای به منظور حفاظت از آن در برابر هوا در حین انتقال به مناطق کوهستانی در ایران در بستههای پوستی بستهبندی شده بود، در حالی که چای محصول چین و با تاویا (لمسه) اینطور بستهبندی نشده بود». در سال 12ـ1911 بحرین مقدار 182 چای قاچاق کرد اما با توجه به اینکه در آن سال کل واردات چای به بحرین 346 تن بوده لذا این ارقام اشاره بر این دارند که مقدار چای قاچاق شده بیش از 300 تن بوده زیرا در محل فقط حدود 30 تن به مصرف میرسیده است. این موضوع به لنگه هم صادق است زیرا به آنجا فقط CWT 115 چای وارد گردید در حالی که به دوبی، واقع در ساحل مقابل، CWT1118 چای وارد شده بود. با وجودی که چای به مقدار زیاد در مناطق ساحلی مصرف میگردید، معالوصف مقدار متعنابهی هم به مناطق کوهستانی فرستاده میشد.
در سال 12ـ1911 قیمت رسمی چای در بوشهر چهار قران بود.
ارقام رسمی واردات چای به بوشهر و مقداری که در همان سال به شیراز فرستاده میشده ـ که به مراتب بیشتر بوده است ـ تاثیر قاچاق را آشکار میسازد.
همانطور که از اظهارات کنسول انگلستان در شیراز آشکار میشود این ارقام بالا نه به دلیل تخلیه محمولههای قدیمی است. «به دلیل عوارض گمرکی سنگینی که بر چای بسته شده احتمالاً حدود یک چهارم ـ اگر نگوئیم نصف ـ چای وارده به شیراز قاچاقی است که از بحرین و کویت و از طریق بندر دلوار تنگستان، فرستاده میشود». این اظهار نظر در بیانات کنسول انگلستان در محمره (خرمشهر) هم بازتاب یافته است:
«آمار فقط نیمی از مقدار چای وارداتی را نشان میدهد، زیرا مقادیر متعنابهی به صورت متعنابهی به صورت قاچاق وارد میشود. در بصره عوارض گمرکی فقط 11 درصد بود در حالی که در محمره (خرمشهر) عوارض گمرکی 6 قران در هر BATMAN (45/6 پوند) است، که نسبتاً بر مبنای ارزش نامرغوبترین چای، بیش از 50 درصد است. که نسبتاً بر مبنای ارزش نامرغوبترین چای، بیش از 50 درصد است.» قاچاق کالا در اروندرود بسیار آسان بود.
در سال 1914 کنسول انگلستان در اصفهان تخمین زده بود که از 6300 صندوق چای وارده به اصفهان در آن سال، بین 2300 تا 3000 صندوق آن به طور قاچاق وارد شده است.
در سال 1916ـ1915 حدود 1674 تن چای وارد بوشهر گردید و این در حالی بود که در همان سال بمبئی بطور تخمینی مقدار 5200 چای به خلیجفارس صادر کرده بود که نشان از میزان و دامنه قاچاق دارد.
چای: یک قلم (ITEM) مصرفی عمده
بحث فوق نشان داد که مصرف چای در ایران عصر قاجار به سرعت در حال رشد بوده اما واردات قانونی آن رو به کاهش مینهاده است.
در سال 1910 چای سومین کالای عمده وارداتی ایران را تشکیل میداد. در سال 11ـ1910 جمع کل صادرات چای به ایران 3483 تن و در سال 12ـ1911 نیز 4185 تن بود. مقدار 1673 تن از هند، 2286 تن از روسیه و 160 تن از جاوه به ایران وارد شده بود. 227 در سال 7ـ1906 واردات چای از روسیه بالغ بر 30 درصد بود اما در سال 12ـ1911، - 60 درصد، تشکیل میداد. به رغم اینکه چای محصول هند مطلوب و مورد پسند بود اما در سال 1912 چای با تاویا موقعیت آن را به چالش گرفت که دلیل آن افزایش ارزش نسبی چای با تاویا بود. این امر ناشی از این بود که تعرفه گمرکی راجع به چای محصول با تاویا بطور موقت آن را از بازبینی قریبالوقوع معاف کرده بود. گفتنی است عوارض گمرکی برای چای لمسه (مخلوطی از برگهای سفید و سیاه چای) مبلغ 6 قران برای 80 درصد از هر مقدار و 10 قران برای بقیه، جهت هر 5/6 پوند بود. در سال 15ـ1914 و بعد ها واردات چای محصول هند به بوشهر چهار برابر شده بود که دلیل آن بسته شدن مسیر باطوم بود. درنتیجه چای محصول هند به مقدار بسیار زیادی وارد میگردید.
اما بعدها به دلیل شروع جنگ جهانی اول واردات چای کاهش یافت اما در سال 1918 دوباره رونق گرفت، هرچند سطح واردات سال به سال در حال نوسان بود.
نتیجهگیری:
در عصر قاجار (1925ـ1794) رواج چای پیشرفت زیادی کرده بود. چای که تا حدودی از ارزش منطقهای (در ابتدا عمدتاً در خراسان) برخوردار بود و در بین نخبگان (فقط برای ثروتمندان شهری) جایگاهی داشت به عنوان یک محصول مهم ملی برای تمام اقشار مردم در سراسر کشور (به غیر از کرانههای خلیجفارس و بخشی از ایالت خوزستان) رونق گرفت و به تدریج به عنوان نوشابهای محبوب و مردمپسند، پذیرفته شد. در سال 1914 کنسول فرانسه در تهران به این نتیجه رسیده بود که «چای نوشابهای ملی است و مردم میتوانند بدون گوشت و سبزیجات زندگی کنند اما بدون 6 یا 7 فنجان چای ـ که برای مستمندان همراه با مقداری میوه در تابستان و قطعهای پنیر در زمستان، غذای اساسیشان را تشکیل میدهد ـ نمیتوانند گذران کنند. چای برای ایرانیان به مثابه قهوه برای ترکها است». گرچه پیش از عصر قاجار چاینوشها گهگاه در نوشیدن چای راه افراط پیموده اما این فقط عادت استثنایی ثروتمندان بوده است. واقعیت این است که ایرانیها وقتی به نوشیدن چای روی آوردند این کار را در قهوهخانهها انجام میدادند که به وضوح بیانگر ماهیت نوشابه دلخواهشان پیش از سال 1850 است.
نوشیدن چای در شمال و بخصوص بیشتر در خراسان آغاز گردید و بعدها آذربایجان شمالی آنرا دنبال کرد، که نتیجه ارتباطات فرهنگی و غیره با ملل همجوار چای نوش مانند روسیه، ترکمن و ازبک بود. از آنجا بود که این عادت به تدریج به مناطق شمالی و مرکزی ایران کشیده شد و این پروسهای بود که در دهه 1850 تکمیل گشت. با وجود این قهوه هم به سرعت میدان خالی نکرد، چه هنوز در آذربایجان جنوبی، مناطق روستایی و جنوب ایران بازارش گرم بود. چای هم در شهرهای شمالی به سرعت رونق گرفت و این فرایندی بود که در سال 1870 به کمال رسید، هرچند مناطق روستایی و بخصوص طوایف کوچنده هنوز در برابر آن ایستادگی میکردند.در سال 1890 ایران به کشوری چاینوش مبدل گشت اما فقط ساکنان عربزبان کرانههای خلیجفارس و خوزستان کماکان قهوه مینوشیدند.
به رغم اینکه، بنا به گفتهی کنسول فرانسه در سال 1914، ایرانیها معتاد به نوشیدن چای شده بودند با وجود این آنها هر نوع چای را نمینوشیدند. درواقع سه نوع چای وجود داشت: (1) چای سیاه (2) سفید و (3) سبز.
سایر اصطلاحاتی که به کار برده میشد یا کشور مبدا (کشور تولید کننده یا صادرکننده) یا گونههای «رنگی» چای را باز میتابانید. معمولاً چای سبز در ایران نوشیده نمیشد و مصرف آن منحصر به مقدار اندکی در خراسان و یا توسط ثروتمندان بود.
چای سفید یا به عبارتی، مخلوطی از آن، ترجیح داده میشد، اما این چای بسیار گران بود و فقط برای ثروتمندان شهری فراهم شدنی بود و اکثریت قریب به اتفاق مصرف کنندگان، چای سیاه مینوشیدند. ضمناً بین جنوب و شمال هم اختلاف وجود داشت و جنوبی ها چای محصول جاوه و شمالی چای محصول چین را ترجیح میدادند. در مورد واردات چای تاریخهای زیر و رویدادهای مربوطه مهم میباشند. 1831، 1895 و 1903 در سال 1831 روسیه بیش از این از تجارت ترانزیت از طریق قفقاز به ایران پشتیبانی نمی کرد که درنتیجه آن جریان این تجارت به مسیر ترابوزان ـ تبریز، کشیده شد. در سال 1895 روسیه برای واردکنندگانی که از باطوم به عنوان بندر ورود کشتیها و راهآهن ماوراء قفقاز استفاده می کردند جایزه تعیین کرد که درنتیجه آن بحثی از تجارت چای از خلیجفارس به مسیر باطوم تغییرجهت داد. در سال 1903 با اجرای تعرفههای گمرکی جدید به این روند استحکام بخشیده شد که درنتیجه آن 10 الی 20 برابر عوارض گمرکی بر واردات چای افزایش یافت. در ابتدا چای به مقدار کم از روسیه و آسیای مرکزی وارد میگردید که به چای کاروانی روسیه و چای بانکا «BANKA» آسیای مرکزی شهرت داشت. به موازات رشد مصرف چای و تعرفه سنگین ترازیتی، واردات چای از طریق مسیر استانبول ـ ترابوزان ـ تبریز، تغییر جهت داد. درواقع بخشی از این چای دوباره به روسیه (هم به طور قانونی و هم به صورت قاچاق)، صادر میگردید. در ابتدا چای از نمایشگاه لیپزیگ LEIPZIG FAIR خریداری میشد اما آنگاه بطور روزافزونی از آمستردام و بعدها در لندن ابتیاع می گردید.
در شرق ایران چای ابتدا از آسیای شرقی و از طریق هرات وارد می گردید اما به دلیل مشکلات سیاسی با چین ـ که مانع از تهیه چای میگردید ـ واردات این محصول از طریق خلیجفارس از سر گرفته شد. تجار یزد چای سبز و سیاه را هر دو بطور مستقیم از بمبئی وارد میکردند و آن را از طریق بندرعباس و سبزوار حمل کرده و بیشتر چای سبز را دوباره به ماوراءخزر صادر میکردند. چای سیاه به منظور مصرف داخلی در خراسان معامله میگردید. نتیجه افزایش تقاضا برای چای سیاه در ایران این بود که چای نه تنها صرفاً به عنوان نوشابهای برای اقشار بالای جامعه بلکه به صورت نوشابهای محبوب در آمده بود و به طرزی فزاینده از دهه 1870 از طریق بوشهر وارد ایران می گردید. ضمناً مقارن همین احوال چای محصول جاوه به مسیر ترابوزان ـ تبریز تغییر جهت داد. مقداری چای سیاه هم از طریق کرمانشاه وارد میگردید. از طرفی به موازات حمایت روسیه از مسیر باطوم بعد از سال 1895 چای به طور روزافزونی از طریق رشت و بنادر خزر وارد ایران میگردید. این اقدامات تاثیری مخرب بر تجارت خراسان داشت که بازار ترانزیتی عمدهای برای چای سبز جهت ماوراءخزر و آذربایجان قلمداد میگردید که هر دو بطور رسمی و بطور قاچاق برای قفقاز چای صادر میکردند. به دلیل نظارت مرزی مطلوبی که اعمال میگردید دامنه قاچاق بطور چشمگیری کاهش یافت اما با وجود این تجارت رسمی نیز کمرنگ گردید.
تعرفه گمرکی 1903 این رویداد را ـ که میزان واردات از روسیه افزایش و از طریق خلیجفارس را کاهش داد ـ تحکیم بخشید. این مطلب راجع به بندرعباس هم ـ که اساساً تجارت ترانزیتی چای سبز به ماوراءخزر را از دست داد ـ صادق است. افتتاح مسیر نوشکی در سال 1909 که از طریق آن چای از هند وارد میگردید، این روند را شدت بخشید. بوشهر نیز به این کاهش میزان صادرات متحمل خسارات گردید که علت آن عمدتاً قاچاق بیاندازه چای در پی افزایش عوارض گمرکی بود، تخمین زده میشد که دستکم 25 درصد از چای وارداتی از طریق خلیجفارس، به صورت قاچاق بوده است.
علاوهبر این، چای به صورت قاچاق از طریق اروندرود وارد بصره هم میگردید. ارزش کل واردات سالانه چای در سال 1885 تنها مبلغ 40000 لیره بود اما در سال 1900 ارزش واردات سالانه چای به 250000 پوند رسید ـ به بعارتی هشت برابر افزایش، در طول 15 سال. بنابراین برای صادرکنندگان دیگر این مساله وجود نداشت که به فکر افتند آیا بازار ایران رشد بیشتری خواهد کرد یا نه ـ کما اینکه وضع در قرن 19 وجود داشت ـ زیرا بازار اساساً در سال 1910 به اشباع رسیده بود.
در آن زمان میزان ارزش صادرات چای به 750000 لیره رسیده که سه برابر میزان ارزش واردات در سال 1900 بود و از آن زمان به بعد کانون توجه بر سهم بازار متمرکز شده بود. گفتنی است چای محصول هند سرانجام به دلیل ارزانیاش میتوانست در میدان رقابت پیروز شود و این در حالی بود که مبارزه برای کسب رتبه دوم و سوم بین چای محصول جاوه و محصول چین، در جریان بود. به رغم اینکه چای محصول هند هرگز از رتبه نخست خود دست نکشید معالوصف گهگاه میبایست سهم بازار را به نفع دو محصول دیگر، که ترجیح داده میشدند، واگذار کند ـ فقط به خاطر قیمتشان.
بنا به شرایط بازار چای محصول جاوه یا محصول چین، رتبه دوم را کسب میکردند. با وجود این، این مبارزات این واقعیت را دگرگون نساخت که محبوبترین چای برای ایرانیها، مخلوطی از چای محصول جاوه و محصول چین بوده است و بقیه شرح حال است. ایرانیها هنوز ملتی چاینوش هستند اما اکنون محصولی مینوشند که تا حدودی در کشورشان پرورش مییابد. چای هنوز در قهوهخانهها «COFFEE- HOUSES» نوشیده میشود هرچند چایخانهها «TEA- HOUSE» هم حضورشان را به معرض تماشا گذاشتهاند.
برچسب : نویسنده : igeo-nagadehe بازدید : 84